خسته ام از تلخی شب

اردووو سم..رم

عین چیزی که فکر می کردم شد.
تاریخ تولدت چنده؟ چرا ازدواج نکردی و .... کجا میری؟ چرا تنها میری؟

و سوالای مسخره ی دیگر
فقط لبخند زدم از اول تا آخر. خیلی خوشحالم که جواب کسی را ندادم.
قضاوت ها و وقتی زیر نظر میگیرنت حس بدیه
میدونی من سرم پایینه ولی حواسم بهشون هست

مسخره تر اینکه خانم کاظ...می شب قبلش پرسید اگه میای یه دختر که نمیدونم چه نسبتی باهاش داشت را بیاره که همو ببینیم
مسخرس


حسم بهم دروغ نمیگه
بعد از شنیدن اول شدن گروههه در اس..تان خیلی خوشحال نشدن
اول که شوووک. تقریبا یه ساعت سکوت تا برسیم به سممی..م
چند نفری که اگه میتونستن میپریدن زیر ماشین ... شاید ناراحت بودن اون جلسه ای که یه فرموو امضا کردن که من نباشم ولی ....مغرور نیستم ولی از آدمای احمق و آدمایی که فکر می کنن فقط خودشون باید حرف بزنن، فقط خودشون درست فکر میکنن بیزارم و اینجا درکت میکنم که چی میگفتی و حسودی میکنم که راحت نیمدی و کسی پا پیت نشد که چرا نمیایی

اینجا را واقعا انتخاب نکردم برم ولی مجبورم کردن و در این فرایند من درگیر و بی هیچ انتخاب

و اما برای سال دیگه
اینکه چه کنم
قطعا مشکلات زیادی را برایم به وجود خواهند آورد
نه اینکه بترسم. خدا هواموو داشته و داره. ولی حسش نیست اینکه جایی وایسم که بقیه منتظرن بخوری زمین حسه بدیه
فقط از یک چیز مطمئنم من اینجوری برخورد نمی کردم

و اما ابوو..ل یه پیام هم تو گروه نذاشت
یه پیگیری برای بنرررر و تابلوووو اعلانات اد....اره هم که بماند

یه کم رویه هم را عوض خواهم کرد.

و امروز که دیدمت
انگار بی حوصله بودی و چقدر رنگت پریده بود
باز من و نگرانی و دلشوره تووو
دعا میکنم حالت خوب باشه. بی استرس باشی و قوی چون لایقشی 

روزتون مبارک دخترا