بی اعصابی

ساخت وبلاگ
گوشی مامانووو امروزز براش روشن کردم. یادش دادم

براش تلگرام و واتس نصب کردم

 

بعد یهوییی .... اصلا شوک شدم

باورم نمیشد شماره تلفن همکارای خانممم که سنشون از من کمتر بود را داشت ....

 

اول هیچی نگفتم ولی نتونستم...کارش خیلی زشت بوده ... اومده بالا فرم اطلاعات همکاراموو برداشته و شمارشونوو برداشته

اعصابم ریخت بهم وو بدترش شروع کرد به انکار و حرفای بی ربط ....

 

الانم اومدم بالا.... باید بدونه کارش اشتباهه 

سعی کرد بندازه گردن .....

الله اکبر

یا کار خودشه یا فر....نه

 

البته فر... را بعید میدونم. خیلی بعیده اخه چیکار داره به این چیزاااا

 

بحث با خخ کاظ..ی هم تمام کردم

چه کاریه اون حرف خودشا میزنه منم حرف خودماا

 

سینه مالال غم اما دلی بی کینه دارم...
ما را در سایت سینه مالال غم اما دلی بی کینه دارم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 9boghzedamavand1 بازدید : 142 تاريخ : سه شنبه 3 ارديبهشت 1398 ساعت: 13:27