توهم عاشق بودن

گر در رابطه اي دلت گير افتاد حواست باشد دچار سوتفاهم عاشق بودن نشوي.

بعضي حس ها شبيه به عاشقي اند اما فرسنگ ها از عشق فاصله دارند.

احساس "ترسِ از دست دادن" همان سوتفاهم عاشقي ست.

گمان مي كني جانت به جانش وصل است و بي او روزگارت شكل ديگري ست.

آري روزگارت شكل ديگري ست اما نه به اين خاطر كه ديوانه ش هستي، فقط چون مي داني كسي شبيه به او را هرگز نخواهي يافت و وحشت مي كني.

از ترسِ از دست دادنش به خودت مي افتي. در احساس اوج مي گيري ولي اين حس نامش چيز ديگري ست.

نگران خود بودن است. خودخواهي ست. سواستفاده گر بودن است.

اينكه با هزار مكافات نگهش مي داري و حتا حاضر به ترك رفتارهاي اشتباه ت نيستي، اينكه مي گذارد مي رود و تو به زمين و آسمان مي زني، برمي گردد و تو باز همان آدم سابقي، اين يعني تو دچارش نيستي.

عاشق اگر باشي تغيير مي كني، متحول مي شوي، چيزي جز او نمي بيني، چيزي جز براي حالِ خوبِ او نمي خواهي. از خود بريدن دارد. از خودگذشتن دارد. حتا در دوران دوري، به او متعهد ماندن دارد. متعهد بودن ها دارد. متعهد بودن ها دارد...

اينكه با هر بار بالا و پايين شدن رابطه بيش تر به اين نتيجه برسي كه بايد دست از لجاجت و حاشيه برداري و حرمت احساس ت را نگه داري اين تازه اول راه ش است.

عاشقي سخت است جانم.

كار هر كسي نيست.

منم منم نمي شناسد.

دل مي خواهد.

جسارت مي خواهد.

چشم بر آدم هاي تازه بستن مي خواهد.

چشم بر موقعيت هاي ناب بستن مي خواهد.

دل مي خواهد.

جرئت مي خواهد.

بايد حسابي زندگي كرده باشي تا با جان و دل عاشق شدن را بپذيري.

بايد با فروتني قبولش كني.

ايني كه گرفتار مي شوي و گمان مي كني كه عاشقي، اما در بحث و جدل از او نمي ماني، ايني كه تمام جوانب را مي سنجي و سياست گذاري هاي رابطه را خوب بلدي، اين نامش عاشقي نيست.

تو در دامِ " ترسِ از دست دادن" گرفتار شده اي و خودت نمي داني.

خودت را گول نزن، عاشقي كار هر كسي نيست.

اگر در دوران دوري، از او بهتري آمد و باز گرفتار بودي و دست رد به سينه ي ديگران زدي، عاشقي.

ولي اگر چون بهتر از اويي برايت نيست رهايش نمي كني، بدان كه ادعاي عشق عين ناداني ست.

اگر در دوران دوري مي تواني وارد رابطه اي ديگر شوي و خيال مي كني كه گرفتاري، بدان كه فقط خيال مي كني گرفتاري!

همزاد عاشقي متعهد بودن است.

باور كنيم كه "دوست داشتن معمولي" و "ترسِ از دست دادن"، با "عاشقي" تفاوت دارد.

قصه ها را كه خوانده ايم. مجنون و فرهاد را شنيده ايم. زليخا را كه ديده ايم.

عاشقي گران است.

مفت ٓش نكنيم!

#شیما_سبحانی

كتاب: خيال بافي ها