آورده جهان از نو ، شیرین و فرهادی دل برده و دین از من بی مهری و مهرویی
ای سرو بلند من دور از تو پر از خون است چون لاله اگر دارم جامّی و لب جویی
صبری که مرا حاصل از گوشه نشینی شد بر باد بداد آن مه با گوشه ابرویی
سینه مالال غم اما دلی بی کینه دارم...برچسب : نویسنده : 9boghzedamavand1 بازدید : 148