صبح با اجی رفتیم کوه
هوا عالی شده. زود برگشتیم
قرار شد حیاط را من بشورم و مرتب کنم داخل را اجی
بعد چلو کباب. چلوش پر سیب زمنی اجی و کباب بیرون گرفتم. چسبید.
حیاط را خیلی مرتب کردم. برق افتاد. سه تا پلاستیک بزرگ برگ جمع کردم
حیف اره نداشتم درختا را مرتب کنم
الان یه کم دراز کشیدم. کمرمان
کسی هم نیست با روغن گل سرخ یوخته مارا ماساژ دهد. دلمان صفه هم میخاست. مامان بزرگ هم زنگ زد
فردا میخام اجی را ببرم اصفهان گردی و لب اب
ان شاء الله
چایی یا نسکافه تلخ؟
برچسب : نویسنده : 9boghzedamavand1 بازدید : 42