شازده کوچولو به سیاره دوم رفت.
آنجا فقط یک پادشاه تنها زندگی میکرد.
بعد از ملاقاتی کوتاه , شازده کوچولو خواست که سیاره را ترک کند.
اما فرمانروا که دلش میخواست او را نگه دارد گفت:
نرو, تورا وزیر دادگستری میکنیم.
شازده کوچولو گفت: اینجا کسی نیست که من او را محاکمه کنم
فروانروا گفت:
خب, خودت را محاکمه کن!
این سخت ترین کار دنیاست! اینکه بتونی درباره خودت قضاوت درستی داشته باشی و عادلانه خودت رو محاکمه کنی...
- آنتوان دوسنت اگزوپری
#تلگرام#کانال کتاب
یادش بخیر
پارسال به این موقعها داشتم می دویدم
تک و تنهایی تو اوج سرما
ولی بعدش که عرق میکردی و میومدی خونه دوش میگرفتی حس خوبی بود
یادمه یه شب یه روباه هم تو پارک دیدم ازش فیلم گرفتم و یه وضعیت باهاش گذاشتم با یکی از همین دیالوگ های عجیب و دوست داشتنی روباه و شازده کوچولو
جمله اش دقیقا الان یادم نیست
ولی در مورد دوستی و دلبستگی بود
چه زود گذشت
الان کمتر وضعیت میذارم
شاید دو سه هفته یه وضعیتی چیزکی بذارم
شرایط ایجاب کرده البته
#ماشین#روباه#دویدن
#قلم امشب با مرور گذشته
سینه مالال غم اما دلی بی کینه دارم...برچسب : نویسنده : 9boghzedamavand1 بازدید : 142